رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

عرفانیات: مجموعه مقالات عرفانی

عرفانیات: مجموعه مقالات عرفانی
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 19 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 19 رای
.
مجموعه چهل و پنج مقاله عرفانی:
نظری به حدیث ماه شب چهارده
مقامات القلوب
سیری در سیره ابن خفیف
مجموعه آثار عبدالرحمن سلمی
کیمیای سعادت از دیدگاه تاریخ اجتماعی
خاصیت آیینگی
عین القضات و منتقدان او
نگاهی به نامه های عین القضات همدانی
نظری بر احوال و افکار خواجه یوسف همدانی
روزبهان بقلی
از روزبهان تا حافظ
عطار و عرفان ایرانی
و....
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
mohammad abedi
mohammad abedi
1391/01/16

کتاب‌های مرتبط

کمال انسان در قرآن و روایات
کمال انسان در قرآن و روایات
2.7 امتیاز
از 3 رای
مباحث اصولی
مباحث اصولی
4.5 امتیاز
از 12 رای
رد آبی روایت - جلد ۲
رد آبی روایت - جلد ۲
3.2 امتیاز
از 5 رای
تصورات یا روضه التسلیم
تصورات یا روضه التسلیم
4.6 امتیاز
از 39 رای
منطق عشق عرفانی
منطق عشق عرفانی
4.2 امتیاز
از 6 رای
لطائف الحکمه
لطائف الحکمه
4.5 امتیاز
از 40 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عرفانیات: مجموعه مقالات عرفانی

تعداد دیدگاه‌ها:
3
خدا را ولللش
دین را ولللش
مرگ را ولللش
دنیای پس از مرگ را ولللش
از موبایلت بگو که چه رنگیست ؟
از فلان دختر بگو که آیا توانستی گولش بزنی ؟
خواجه بوعلی [سینا] با شیخ [ابوسعید ابوالخیر] در خانه شد و در خانه فراز کردند و سه شبانه روز با یکدیگر بودند و به خلوت سخن می‌گفتند که کس ندانست و نیز به نزدیک ایشان در نیامد مگر کسی که اجازت دادند و جز به نماز جماعت بیرون نیامدند، بعد از سه شبانه روز خواجه بوعلی برفت، شاگردان از خواجه بوعلی پرسیدند: «شیخ را چگونه یافتی؟» گفت: «هر چه من می‌دانم او می‌بیند» و متصوفه و مریدان شیخ چون به نزدیک شیخ درآمدند، از شیخ سؤال کردند:«‌ای شیخ، بوعلی را چون یافتی؟» گفت: «هر چه ما می‌بینیم او می‌داند.»
ای شیخ تو هزار سال پیش به چه مقاماتی رسیده بودی و امروز انسانها در چه مقاماتی گیر افتاده اند .
شیخ ابوسعید ابوالخیر را گفتند: «فلان کس بر روی آب می‌رود(راه می‌رود)!» گفت: «سهل است! وزغی نیز بروی آب می‌رود.»گفتند که: «فلان کس در هوا می‌پرد!»گفت: «زغنی( و مگسی در هوا بپرد.» گفتند: «فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می‌رود.» شیخ گفت: «شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب می‌شود، این چنین چیزها را بس قیمتی نیست. مرد آن بود آن کس است که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخسبد و با خلق ستد و داد کند و با خلق درآمیزد و یک لحظه از خدای غافل نباشد.»
حال و روز انسانهای امروزی بسی تلخ است آنها به میان جمع میروند تا کلاه سر جمع بگذارند
عرفانیات: مجموعه مقالات عرفانی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک